چرا اینجوری ام؟ یعنی از بچگی همینجوری بودم.
یک عالمه حرف برای گفتن دارم و نمی توانم بگویم.
و حالا مدت هاست که می خواهم بنویسم اما تا به نوشتن می رسم، قلمم خشک می شود.
انگار حسی از درون به من می گوید: چه فایده؟ چه سود؟ از گفتن و نوشتن!
حرف تا وقتی حرف است که نگفته بماند. وقتی بر زبان آمد، باد هواست!
...
حالا تکلیف من چیست؟ نگفتنم یک درد است و گفتنم دردی مضاعف!!
...
دلم برای همه ی خوبانی که زمانی دوستم داشتند تنگِ تنگ است...
...
و درد نام دگر من است!